داداش

اولین باری که اومدی خونمون ملیکام داداش...

کم کم رسیدیم به پایان ترم یک و پایان ترم بوقی بودن داداش...

تو هر کلاسی ۲-۳ نفر هستن که احساس میکنن یه باند رو تشکیل دادن !

سر دستشونم فکر میکنه جیمز بانده !

اما در واقع اینا بیشتر شبیه عموهای فیتیله هستن

پ.ن: کلاس ما هر سال همینطوره داداش...

بیست و یک روز از بهار می گذرد .ما در خانه می مانیم .

پایان زمستان را از پشت پنجره دیدم . و هر روز کنار پنجره می روم و رویش برگهای درختان را نگاه می کنم

هرسال چنین روزی حیاط خانه پر از صدها نفری بود که به عشق امام مهدی (عج) جمع شده بودند

و امسال سکوت حکم فرماست

دلم گرفته است......

یا حضرت مهدی خودت به ما کمک کن

کمک کن کرونا برود و دوباره به عشقت جشن بگیریم

     به خونمون خوش اومدی

تا این روزا که امتحانمو دادن

شیمی ۱۹/۲۵

فیریک ۲۰

ریاضی۲۰

فارسی ۲۰

آمادگی ۲۰

انشا ۱۹/۷۵

تفکر ۱۹/۵

زبان ۱۹/۵

زیست۱۹

جغرافیا ۱۹

میدونم خیلی بد دادم عاقا 

به روم نیارییید خب :/ واسه یه دکتر این چیزا ارزشی نداره:-D 

و شنبه ای از شنبه های قشنگ من بود:)

باز هم خبر شنیدن مقام دوم خط شهرستان

و طبق معمول شقایق اول شد:/

دوشنبه این هفته کارنامه مبارکم بدستم میرسد

خدایا شکرت 

به امیدتو